(به مناسبت ماه آگاهی بخشی نسبت به سلامت روان: )
چند سالی است که انجام دادن همزمان کارها را یاد گرفته ام...
مثلاً می دانم چطور می شود رنگ لاک ناخن را با گل های روسری سِت کرد و حال افتضاحی داشت...
یا قسمت های جدید سریال کمدیِ مورد علاقه را دید و گریست...
یاد گرفته ام چطور با دوستانم مکالمه کنم بی آنکه حوصلهشان را با استرسها و افسردگیهای گاه و بیگاهم سر ببرم...
و مهم تر از می دانم چطور لبخند بزنم، سر تکان بدهم و بگویم «خوبم» و همزمان به این فکر کنم که کاش میشد چند ساعتی بخوابم تا از شر جهنمی که در سرم میگذرد خلاص شوم...
من واقعاً خوب نبودن و خود را خوب نشان دادنِ همزمان را خیلی خیلی خوب یاد گرفتهام...
(برای قهرمان های زندگی روزمره مان که همزمان انجام دادن کارها را به ما آموختند)
پ.ن : چند وقتی است که برای بیماری هایپوکندریا به روانشناس مراجعه کردهام و از شما هم درخواست عاجزانه دارم که اگر خودتان یا کسی از میان اطرافیانتان حال خوبی ندارد روحی-روانی و... بدون احساس خجالت و شرمندگی به روانشناس مراجعه کند...
تأکید می کنم روانشناس چون رفتن پیش روانپزشک و گرفتن مشتی قرص مشکلات عمیق روحی-روانی را حل نمی کند !
در حد دانش و توانم پاسخگوی شما و سوال هایتان در این زمینه هستم !
واژه ی روز :
Equilibrium = A Calm Mental State